فلسفه و حکمت گریه کردن و عزاداری برای ائمه

فلسفه گریه و انواع آن : 
گریه برای خدا و از ترس عقاب الهی و نیز گریه برای اولیای خدا در شمار برترین عبادت‏ها است؛ به ویژه گریستن بر حضرت ابا عبدالله سالار شهیدان(ع)، چنین گریه‏ای فلسفه‏های سازنده و تربیتی چندی دارد؛ از جمله: 
1. پالایش و تزکیه روح، و احساس نزدیکی به خدا؛
2. پیوند عمیق عاطفی میان مردم و الگوهای راستین امت؛
3. اعلام وفاداری نسبت به رهبران و پیشوایان دینی و مکتب؛
4. الهام شدن روح انقلابی و ستم ستیزی به مردم؛
5. زنده نگاه داشتن یاد و خاطره وقایعی چون نهضت شکوهمند حسینی. 
اینکه اشک و گریه، خود به خود به وجود می‏آید، یا باید با تلقین و برانگیختن احساسات ایجاد شود، مقوله دیگری است. هر مسلمان پاکْ طینتی، با به یادآوردن مصائب ابا عبدالله(ع) و عظمتی که آن حضرت به وجود آورد، به راستی اشک سوز و گاه شوق می‏ریزد. برای آگاهی بیشتر ر.ک: مرتضی مطهری، حماسه حسینی 

تأثیرات عزاداری 
در یک تقسیم بندی می‏توان تأثیرات عزاداری بر معصومین(ع) را در جهات ذیل نام برد:

یک. جنبه عاطفی 
کسی که عزیزی را از دست می‏دهد، ناخودآگاه حزین و غمناک است و نمی‏تواند غمگین نباشد. بر پایی مراسم سوگواری، باعث خالی شدن این غم و غصهّ می‏شود. به علاوه، عزاداری برای بزرگان دین،محبت و رابطة ‏عاطفی مردم با آنان را می‏افزاید.

دو. جنبه سیاسی 
اگر این عزاداری‏ها نبود، قیام خونین و روشنگر سیدالشهدا(ع) به فراموشی سپرده می‏شد و چه بسا اصل قیام و شهادت او نیز تحریفیا حتی انکار می‏شد. در زمان صدر اسلام، شرایط اقتضا نکرد که شیعیان برای حضرت زهرا(س) عزاداری و نوحه‏خوانی کنند و همین باعث شد که برخی از تاریخ‏نویسان غرض‏ورز، اصل شهادت آن حضرت را انکار کنند؛ حتی می‏گویند: «اگر محسن فاطمه شهید شده، پس قبرش کجا است؟» لابد اگر می‏توانستند، می‏گفتند: «اگر پیامبر دختری به نام فاطمه داشته و کشته شده، پس قبرش کجا است؟!»

سه. جنبه دینی 
با برپایی مراسم‏های عزاداری و سخنرانی در ماه محرم، مردم بیش از پیش با معارف الهی واخلاق اسلامی آشنا می‏شوند. عاشورا دین ما را حفظ کرده است.

چهار. جنبه تربیتی 
کودکان و نوجوانان از برپایی این مراسم و یادآوری آن واقعة عظیم، دِلیری و ایثار و فداکاری را فرا می‏گیرند. البته لقای الهی برای حضرت امام حسین(ع)، زیباترین و باشکوه‏ترین امور است؛ ولی در هنگام مصیبت و حزن و اندوه امامان(ع) از واقعه جانگداز عاشورا، نمی‏توانیم شاد باشیم. قطعاً دشمنان ائمه(ع) در این روز مسرور بوده‏اند.
به علاوه نقل حماسة عاشورا، روح ایثار و شجاعت و ایمان را در مسلمانان زنده می‏کند. در نتیجه آنان در مقابل مسائل جهان اسلام، بهتر حساسیت نشان خواهند داد. انقلاب ضدّطاغوتی و ضدّآمریکایی ایران، پیروزی حزب‏الله لبنان بر اسرائیل، مقاومت و دفاع هشت‏سالة ایران در مقابل تهاجم جهانی در قالب جنگ عراق و پیروزی‏های مکررّ لشکر اسلام بر کفر و الحاد جهانی و ... متأثر از مجالس عزای سیدالشهدا(ع) است. ضمن اینکه اگر آن واقعه به همان شکل نقل نگردد، اندک اندک به فراموشی سپرده خواهد شد و اسلام، پشتوانه‏ای تأثیرگذار با این اهمیت را از دست خواهد داد. البته باید در روضه‏خوانی‏ها از تحریف و عوض نمودن واقعیت خودداری کرد و در کنار نقل حادثه عاشورا، باید به مسائل جهان اسلام در عصر حاضر نیز اهمیت داد و وظیفه مسلمانان در این رابطه را گوشزد کرد.

گوشه ای از زندگی حضرت زینب(ص)

ولادت
ثمره ازدواج مبارک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام پنج فرزند به نام های حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن است در تاریخ ولادت زینب علیها السلام اختلاف است. در ریاحین الشریعه آمده است که میلاد آن حضرت را، برخى پنجم ماه‏جمادى الاُولاى سال ششم، بعضى اوایل شعبان آن سال، بعضى در ماه رمضان و برخى دیگر در دهه آخر ماه ربیع‏الثانى و طبق نقلى ماه محرم سال پنجم هجرت ذکر کرده‏اند ولى هیچ‏یک از این اقوال دلیل محکم تاریخى ندارد.
 
نامی آسمانی

هنگام ولایت زینب کبری، چون رسول خدا در سفر بود، فاطمه از همسرش علی درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی علیه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌کنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون پیامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علی علیه السلام شنید فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند در باره آنان تصمیم می‌گیرد.

بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آن گاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و فرمود: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه کبری است.

یعنی همان گونه که فداکاری های خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد ، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری‌هایش، زیبا،‌درخشان و جاودانی است.
 
زندگی مشترک

آن هنگام که زینب به سالهای تشکیل زندگی مشترک نزدیک شده بود می‌دانست که ازدواج برای هر زنی حق طبیعی و شرعی است و روی گردانی از این سنت، خارج شدن از آئین پیامبر اسلام است.

زینب با ازدواج که عمل به سنت پیامبر خداست،‌ رسالت بزرگی را که بر دوش دارد فراموش نمی‌کند. او می‌داند که باید در تمام صحنه ها و لحظه ها در کنار برادرش باشد. او می‌داند که به ثمر نشستن قیام حسین و شهادت عزیزانش، نیازمند آزادگی در اسارت، صبر و پایداری،‌ و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است.

از این رو زینب در قرارداد ازدواجش شرط همراهی با برادرش حسین را قید می‌کند تا از وظیفه مهم خود باز نماند. از شخصیتی متعهد به اسلام و دوستدار اهلبیت، چون عبدالله بن جعفر که به خواستگاری دختر علی آمده است، انتظاری جز پذیرش این شرط نیست. به هر صورت مراسم خواستگاری پایان می‌یابد و عبدالله بن جعفر به افتخار همسری زینب کبری نائل می‌گردد.